display result search
«موسیقی چَمَری» لرستان كه بیشتر با ساز بادی «سرنا» با همراهی ساز كوبهای «دُهُل» اجرا میشود، یكی از برجستهترین اَشكال مرثیهسازی» است.
خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ و هنر ـ علیرضا سپهوند: سوگواری از انسانهای نخستین كه در غارها زندگی میكردند آغاز شد. آنگاه كه یكی از افراد گروه یا خانواده از دنیا میرفت، همراه با غریزه گریستن، آواهایی بغضآلود سر داده میشد كه بدون وجود كوچكترین واژهای، مرثیهای شكل میگرفت. كمكم انسان از غار به دشت آمد و كشاورزی كرد و به تدریج با تكامل تمدن بشری، سوگ و مرثیه نیز تكامل یافت و پیش آمد تا مراسمی همچون سوگ «سیاوش» قهرمان اسطورهای ایرانی.
سوگواری برای مرگ قهرمانان اسطورهای قبل از اسلام از جمله «سوگ سیاوش»، شاهزاده ایرانی نیز در ایران اهمیت ویژهای داشته كه توسط هنرمندان موسیقی اجرا میشده و از آن به عنوان «حلقه سیاوش» یاد میكردند. از نخلگردانی در زواره و یزد تا گِلمالی خرمآباد لرستان همه نمادهایی از «سوگ سیاوش» بوده كه در آن زمان با نام «كُتلگَردانی» مرسوم بوده كه بعد از اسلام برای مراسم عزای سالار شهیدان حسین بن علی(ع) برپا میشود.
تاثیر بینظیر رسوم مذهبی بر فرهنگ و هنر سرزمین باستانی ایران انكارناپذیر است و بسیار موجب خلق آثار فاخر و ماندگار در رشتههای گوناگون هنری، بویژه موسیقی شده است.
بیشك بخش اعظمی از هنر موسیقی مختص به واقعه عاشورا و نیز متاثر از این واقعه است. این رویداد نه تنها در عصر حاضر، كه ریشه در تاریخ موسیقی ایران پس از اسلام داشته است. دوران آل بویه سكوت و اختناق دوران امویان و عباسیان را به پایان رساند و سوگواری محرم در دوران حكومت احمد معزالدوله برای نخستین بار بصورت علنی برگزار شد. هرچند سه قرن بعد از معزالدوله نیز عزاداری به خفا رفت لیكن از قرن هفتم مجددا رواج یافت و تا به امروز برگزار میشود كه در گذار از این قرون به تنوع گرایید و نوحهخوانی، روضهخوانی و تعزیه از دل این مراسم بیرون آمد.
البته در هر منطقهای به فراخور فرهنگ و جغرافیای خود نیز بویژه در زمینه موسیقیِ سازی محرم و سوگواری نیز پیشرفتهای چشمگیری صورت گرفت برای مثال «موسیقی چَمَری» لرستان كه بیشتر با ساز بادی «سرنا» و با همراهی ساز كوبهای «دُهُل» اجرا میشود یكی از برجستهترین اَشكال «instrumental elegy» یا «مرثیهسازی» به شمار میرود. شنونده با شنیدن طنین آسمانی حزنانگیزِ در عینِ صلابتِ سرنا، حسی آخرالزمانی و قیامتگونه را تنیده در تلفیقی از عمقِ فاجعه عاشورا یكجا درك میكند. بویژه آنگاه كه همزمان دو یا چند نوازنده سرنا بصورت همزمان در حالتی هارمونیزه هركدام خطی متفاوت لیكن موازی با دیگر سرناها را به اجرا درمیآورد و این همنوازی بصورت مكرر از خط اصلی توسط یك نوازنده و اجرای پد و زیرصدا توسط بقیه نوازندهها مدام دست به دست میشود و فضایی به غایت پُلیفونیك ایجاد میكند. در این میان ریتمِ ساز كوبهای دُهُل با میزان 6/4 (شش چهارم) بر اوج شكوه و در عینِ غم این موسیقی میافزاید و آن را به تكامل میرساند.
مقام «چَمَری» سرنا یكی از بارزترین نمود موسیقیهای بیكلامیست كه میتواند تمامقد در برابر موسیقی باكلام بایستد و قدرت انتقال بار معنایی ـ مفهومی خود را به غایت به نمایش بگذارد. موتیفها و نغماتی كه در این مقام «چمری» بكار میروند آنقدر به تكامل رسیدهاند و بدون كوچكترین اغراقی همچون آثار بتهوون و موزارت، حتی یك نُت از آن را نمیتوان جابجا كرد و بر زیبایی آن افزود و در یك كلام به مرز زیبایی مطلق رسیده و نمود واقعی تكامل در خلق نغمهای موسیقایی است چراكه این موسیقی برآمده از دل هزارههاست و دههها و قرنها و قرنها بر آن كاسته و افزوده و چكشكاری و زیباسازی شده و برآمده از ذائقه و جنبه زیباییشناختی جمعی مردمان هنرمند این مرز و بوم طی اعصار و قرون است كه در قالب مقام «چمری» تجلی یافته است.
در مورد نوحه، روضه و تعزیه نیز با توجه به گستره وسیع فرهنگی- جغرافیایی ایران، گوناگونی و تنوع اجرا در خصوص هر یك بسیار بوده ولی ساختار كلی آنها یكسان است. این قالبهای موسیقایی محرم نیز طی قرنها به تكامل رسیده و یا نزدیك شدهاند هرچند این موارد متاسفانه با ورود موسیقی وارداتی و سطحی غربی و بهره نوحهخوانان كم مایه كه از فقدان اطلاعات موسیقایی رنج میبرند، دستخوش تغییراتی نزولی شده كه سخت بر پیكره نوحه آسیب وارد كرده است. در این میان «روضه» و «تعزیه» تقریبا بیگزند ماندهاند و بیشترین آسیب به نوحه وارد آمده است.
یكی از بارزترین تغییرات نوحه كه ملهم از موسیقی پاپ سطحی و سخیف امروزیست، تغییر ریتم در نوحهخوانی است. در گذشته بیشتر نوحهها در قالب میزانهای چهار ضربی با متر سنگین اجرا میشد كه با شأن مراسم موضوعیت و سنخیت داشت لیكن امروزه چهار ضربی جای خود را به «دو ضربی» داده آنهم از نوع سریع و تمپو بالای آن كه معمولا با تمپوی بالای 100 و تا 120 اجرا میشود.
اولین نكتهای كه از این تغییر دیده میشود اینست كه نوحهخوان كوچكترین فكر یا اهمیتی به شأن و جایگاه مراسم نداشته و هدف و غایت اصلی را بر ایجاد شور و هیجان در مخاطبین خود بنا نهاده و با خوانش نوحههای سرعتی و القای ترجیعبندهای پَد گونه به سینهزنان برای همراهی، به گونهای كار ریتم پركاشن و پد و بِیس را انجام داده و تا حد ممكن نوحه را به یك موسیقی سخیف پاپ نزدیك میكنند كه اینجا هدف ایجاد همان شور و هیجان است كه از ابتدا تا انتها كوچكترین تاثیری نه از ایجاد زمینهای برای تعقل و نه برای عزاداری واقعی خبری نیست.
شبهمداحان امروزی بیشتر با استفاده از ریتمهای موسیقی پاپ و ترَنس و هاوس گرفته و هارد راك و آراَندبی و كانتری و با اجرای پدِ زیر صدا با تكرار واژه «حسین حسین» در ریتمهای دوضربی و چهارضربی با تمپوی بالا فقط و فقط به دنبال برانگیختن احساسات و شور درونی هستند و هیأتها و دستههای عزاداریشان به كارناوالی شبیه است كه سنخیتی با عزاداری باشكوه برای سالار و سرور شهیدان ندارد.
از جنبه تاریخی نوحهخوانی و روضهخوانی مقدم بر تعزیه است و در این میان، باز نوحه قدمت بیشتری را داراست. بسیاری كارشناسان بر این عقیدهاند كه نوحه از اعراب به ایرانیان رسیده است. چراكه در میان آنها زمانیكه فردی از دنیا میرود یك نفر كلامی منظوم در سوگ آن عزیز از دست رفته میخواند و بقیه نیز بعضی قسمتها را بصورت ترجیعبند تكرار میكنند. این قالب پس از ورود اسلام به ایران در كشور ما نیز رواج یافت و البته با سلیقه ظریف و هنرمندانه ایرانی درآمیخت و به شكلی بسیار زیبا و رسا و گیرا در مراسم عزاداری بویژه در سوگ سالار شهیدان اجرا میشد.
نوحه به لحاظ نوع ساختار، ریتمیك-متریك بوده و دارای متر محدود است. در نوحه، بیت یا عبارتی ترجیع وار (به صورت واخوان) تكرار شده و فرم ملودیك و ریتمیك اثر، بسته به اشعار و ذوق موسیقایی نوحه خوان، شكل میپذیرد. بدین صورت كه در بحث ریتم، چگونه قرار گرفتن كششهای زمانی در كنار هم و در متر (وزن) تكرار یك الگو پریودیكال(منظم از جنبه زمانی) مدنظر است و ایقاع (بافت ریتمیك همراهیكننده) به موازات بحر عروضی شعر پیش میرود. پیدایش و شكلگیری روضه نیز به عصر صفویه برمیگردد.
روضه به لحاظ نوع ساختار، غیرریتمیك و دارای متر آزاد است و از این جهت به آواز شباهت دارد. اما از حیث ساختار فُرمال و همچنین فرم ملودیك و ساختار جملهبندی و نحوه ادای عبارات و جملات كاملاً متمایز و متفاوت جلوه مینماید. در نوحه، آشنایی با ریتم و وزن بیشتر مورد توجه قرار میگیرد لیكن در مبحث روضه نیز به غیر از آشنایی با منابع و مآخذ معتبر و مستند تاریخی، احاطه مجری به ردیفهای دستگاهی موسیقی اصیل ایرانی بسیار مورد تأكید است. البته اشراف به گوشهها و ردیف آوازی در خصوص نوحه خوانی نیز، امری مسلم است.
تعزیه به حیث تاریخی، متأخرتر از نوحه و روضه بوده و اوج خلاقیت و بدعت ایرانی را در مرثیه خوانی به نمایش میگذارد. بهرهگیری از ادبیات و موسیقی فاخر ایرانی در كنار هنر نمایش و سایر ملزومات، تعزیه را به عنوان هنری فاخر و شاخص برای عزاداری محرم در بالاترین سطح هنری و دراماتیك قرار داده است.
حماسه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) در تاریخ اعتقادی شیعیان جهان، بویژه ایرانیان از جایگاه بسیار مهم و رفیعی برخوردار است و هدف و مقصود خاصی در بردارد ، لذا آداب و رسوم عاشورایی و موسیقی آن از نمونههای برجسته موسیقی مذهبی كشورمان محسوب میشود. نوع اعتقادات و نگاه ایرانیان به واقعه عاشورا باعث شد در هر زمینهای از بهترین شرایط و امكانات برای برگزاری مراسم محرم استفاده كنند. از نذری گرفته كه بهترین محصولات را برای این ایام استفاده میكردند تا استفاده از بهترین منسوجات برای بیرق و خیمه گرفته تا موسیقی كه از بهترین آن نیز برای برانگیزاندن احساسات مذهبی و غلیان غم شهادت مظلومان كربلا، استفاده میشد. این كار تا آن اندازه قداست و شان و جایگاه داشت كه به محض بهره از موسیقی، تاثیرات مثبت خود را بر این هنر نیز گذاشت و به تعاملی دو سویه بدل گشت. ازینرو یكی از مهمترین دلایل پیشرفت موسیقی ایرانی و نیز گستردگی آن مرهون همین ماه محرم است.
تعامل موسیقی با مراسم اسلامی به محرم ختم نمیشود و فقط مختص عزا نیست و در بسیاری روزها و اعیاد و ولادتها نیز موسیقی به میان آمده لیكن محرم به عنوان قله موسیقی مذهبی شناخته میشود و موسیقی بیشترین تاثیر را از این رویداد گرفته و همچنان نیز از آن تاثیر و الهام خواهد گرفت.
انتهای پیام/