display result search
خواننده : علیرضا زكی
آهنگساز :علیرضا زكی
متن ترانه :
در دل بنشان مهر خودت را
تا هیچ اثر از خویش نماند
ای كاش كه گیسوی تو را باد
این بار به دستم برساند
من از همه كس دست كشیدم
تا دست به دامان تو باشد
انگار كه این قسمت من بود
یك عمر پریشان تو باشم
پری روی دل آشوب تو با یار
خودت هم سریاری نداری
تو در اوج غروری كه در آینه
حتی به خود دل نسپاری
تو آرامش جانی تو نبضی ضربانی
تویی خواب و خیالم تویی
خواب و خیالم
اگر خسته ی راهم چه باك از نرسیدن
تو هستی پر و بالم
تو هستی پر و بالم
آشوبم و آرام گرفتم
چون مهر تو افتاده به جانم
من عاشق تو بودم و هستم
خوشبخت ترین در دو جهانم