موسیقی متن و تیتراژ سریال «مادرانه» به آهنگسازی كارن همایونفر از جمله ملودی‌های بی‌كلامی است كه در حوزه موسیقی تیتراژهای خاطره‌انگیز سریال‌های تلویزیونی، جایگاه ارزنده و خاطره‌انگیزی دارد.

كاركرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد كتاب است كه طراحش تلاش می‌كند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با كمك گرافیك و موسیقی مخاطبان یك اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی كه گاهی بسیار نكته‌سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می‌دهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یك تكلیف اجباری ساخته می‌شود كه بیننده را از اساس با یك اثر تصویری دور می‌كند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به كلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری‌بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است كه برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یك دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی كه پس از آغاز و انتشار آن در نوروز 1400 استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یك خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی كه حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره‌بازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویكرد است كه به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال كنید.

در هشتاد و هفتمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی تیتراژ سریال «مادرانه» رفتیم كه در ماه رمضان سال 1392 از شبكه سوم سیما پخش شد و علیرغم اینكه احسان خواجه امیری خواننده مطرح موسیقی پاپ در این مجموعه دو قطعه را تولید كرد، اما این موسیقی بی‌كلام آهنگسازش بود كه به واسطه تسلط مثال‌زدنی‌اش در حوزه درام و رابطه‌اش با موسیقی توانست ملودی را از خود به جای بگذارد كه تأثیرش از آنچه خواجه‌امیری جوان پیش روی مخاطبان به عنوان موسیقی تیتراژ سریال قرار داد، بیشتر و شنیدنی‌تر شد.

اگرچه به دلیل قابلیت‌های صدایی احسان خواجه امیری و نوع انتخاب ترانه‌هایش نقش او را در حوزه موسیقی تیتراژهای سریال‌های سیما غیرقابل انكار است و گروه هنر خبرگزاری مهر طی گزارش‌های پیشین به بررسی آثار این هنرمند عرصه موسیقی پاپ پرداخته است، اما هرچه هست این ملودی‌های بی كلام آهنگساز سریال «مادرانه» بود كه بدون تردید نقش مهمی در دیده شدن این مجموعه داشت هنوز هم فراموش نشده است.

سریال «مادرانه» به نویسندگی سعید نعمت‌الله كه در آن سال‌ها هنوز سراغ دیالوگ‌نویسی‌های اغراق‌آمیز و عجیب و غریبش نرفته بود، در سال 1392 با كارگردانی جواد افشار در قالب بیست و هفت قسمت پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

داستان این سریال روایت بخشی از زندگی شخصی به نام اردلان تمجید است كه بیست سال قبل پس از رها كردن نامزد سابق خود، با زنی متمول به نام رعنا ازدواج می‌كند. پس از مدتی این ازدواج به جدایی رسیده و بعد از آن، اردلان از فرزندانش سرپرستی می‌كند اما در می‌یابد كه فاصله زیادی از لحاظ اجتماعی با دخترش، رها پیدا كرده است. شرایطی كه آغازگر قصه‌های دیگری است كه توانست تبدیل به یكی از بهترین و پرمخاطب ترین سریال‌های تلویزیونی زمان خود شود. آنچنان كه دست‌اندركارانش برای بیشتر دیده شدن اثر از دو موسیقی تیتراژ با كلام با صدای احسان خواجه امیری با نام‌های «به دادم برس» و «شب سرمه» هم استفاده كردند تا بتوانند فضای مورد نظرشان در حوزه‌های تبلیغی را نیز بهتر هدایت كنند. غافل از اینكه همین موسیقی بی‌كلام تیتراژ وظیفه خود را به واسطه مهارت آهنگسازش انجام داده بود و این موسیقی تیتراژها اگرچه رنگ و لعاب بیشتری را به این فرآیند داده بودند، اما می‌توان آنها را در ردیف‌های بعدی قرار داد.

مهدی سلطانی، اتیلا پسیانی، لعیا زنگنه، سید مهرداد ضیایی، عباس غزالی، هستی مهدوی فر، شهربانو موسوی، شهین تسلیمی، الهام جعفرنژاد، فهیمه رحیم نیا، حمیدرضا هدایتی، علی جاویدفر، نوید خداشناس، زری اماد، داریوش سلیمی، پریسا روشنی، شقایق فراهانی، امیرمهدی باقری، آرتین حیدری، نویدپورفرج از جمله هنرمندانی بودند كه در این سریال به عنوان بازیگر حضور داشتند.

از همه اینها كه بگذریم همان گونه كه پیش تر از هم اشاره شد، این موسیقی تیتراژ و متن سریال «مادرانه» جواد افشار بود كه فارغ از جذابیت‌های دراماتیك و توانایی‌های بازیگرانش توانست تبدیل به یكی از شاه مهره‌های اصلی جذب مخاطب به سمت یك سریال ملودرامی شود كه جواد افشار در آن زمان از سرآمدان ماجرا بود. یك موسیقی در خدمت اثر با هنرمندی محض یك آهنگساز چیره دست و كاملاً تكنیكی به نام كارن همایونفر كه الحق و الانصاف یكی از چند هنرمند برگزیده عرصه آهنگسازی سینما و سریال‌ها در چهاردهه اخیر است و توانسته به هوشمندی و توانایی‌هایی كه در حوزه موسیقی به دست آورده تبدیل به گزینه اول و آخر بسیاری از كارگردانان مطرح سینما و تلویزیون برای آهنگسازی آثارشان شود.

هنرمندی به مراتب خوش ذوق كه اغلب كارگردانان مولف سینمای ایران با اندیشه‌های متفاوت از او به عنوان یكی از مولفه‌های اصلی پیشبرد محتوای داستانی كه به تصویر می كشند، استفاده كنند و شرایطی را ایحاد كنند كه به واسطه توانایی‌های یك آهنگساز هوشیار و آگاه وجوه دراماتیك آثارشان را ارتقا بخشند. فرایندی دقیق و دارای چارچوب كه فقط از عهده ادم هایی چون كارن همایونفر و تعدادی اندك از آهنگسازان سینمای ایران به منصه ظهور می‌رسد و شرایطی را ایجاد می‌كند كه یك اثر داستانی به مراتب جذاب‌تر و تماشایی تر شود. آنچنان كه ملودی اش بتواند تبدیل به شناسنامه اول و آخر اثری شود. مسیری كه در سریال «مادرانه» محقق شد و از كارن همایونفر خوش ذوق، ملودی برجای گذاشت كه هرگاه اسمی از سریال «مادرانه» در ذهنمان می‌آید، بدون هیچ معطلی این تم اصلی موسیقی آن است كه یادمان می‌افتد. شرایطی كه حتی موجب شد تا همچنان موسیقی تیتراژ این سریال به عنوان آهنگ پیشواز تلفن‌های همراه خیلی از آدم‌های این روزگار استفاده شده و از آن لذت ببرند.

كارن همایونفر بدون هیچ شك و تردیدی از سرآمدان عرصه آهنگسازی سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی است كه به دلیل علاقه‌مندی هایش در حوزه‌های دیگر سینما از جمله بازیگری و البته نقشی كه از موسیقی در زندگی هنری اش استفاده كرده، توانسته تبدیل به هنرمندی جریان ساز و فراموش نشدنی در عرصه آهنگسازی تبدیل شود. او با همین پیشینه قوی به جای مانده از تحصیلات دانشگاهی اش در عرصه موسیقی و فعالیت‌های اجرایی اش به عنوان سولیست و رهبری اركستر است كه قطعاً می‌توانیم او را در موزه فراموش نشدنی آهنگ‌های سینمایی ذهنمان ثبت كنیم. چرا كه موسیقی او فارع از مولفه‌های علمی و خلاقیت مدارش، یك هدف اصلی را دنبال می‌كند؛ ورود به عمق احساس مخاطب بی احساس این روزگار.

او از جمله آهنگسازان جریان ساز سینمای ایران است كه هم با مسعود كیمیایی، ناصر تقوایی و داریوش مهرجویی در سینمای موج نو كار كرده و هم توانسته ماندگارترین آثارش را با ابراهیم حاتمی كیا در سینمای جنگ تجربه كند. فرآیندی بسیار ارزشمند كه در كمتر آهنگسازی می‌توان جستجو كرد. مسیری بسیار هوشمندانه و آگاهانه در حوزه سریال سازی هم به گونه‌ای انتخاب شد كه بسیاری از ملودی‌های به جای مانده از سریال‌های پرمخاطب را می‌توان در بین آثار كارن همایونفر جستجو كرد. سریال‌هایی چون «پلیس جوان»، «مدینه»، «پرواز درحباب» و البته «مادرانه» كه هریك دربرگیرنده ویژگی‌های ارزشمندی است.

همایونفر در یكی از گفتگوهای رسانه‌ای خود بود كه ضمن گلایه‌ها و حرف‌های مهمی كه در حوزه اهنگسازی و خرید آثار موسیقایی توسط اپراتورهای تلفن همراه داشت، درباره حضورش در حوزه آهنگسازی و مشخصاً سریال «مادرانه» گفته بود: من تلویزیون را خیلی دوست دارم. برای اینكه در لحظات خاصی ناگهان میلیونها نفر سریال را می‌بینند و شما می‌توانید به وسیله موسیقی قلب میلیونها هموطن را فتح كنید. اما وقتی من در رویكرد تلویزیون با جوانی كه تازه از راه رسیده است فرقی ندارم و معلوم نیست از كجا این موسیقی‌ها را می‌آورند طبیعتاً باعث دلسردی‌ام می‌شود. ولی این بار با گرد و خاك برگشتم! برای اینكه بگویم موسیقی خوب هم می‌توان شنید یعنی مدام نباید بروید روی شبكه‌های ماهواره‌ای. وقتی من در تلویزیون كار می‌كنم وظیفه‌ام این است تا جایی كه می‌توانم تماشاچی را وادار كنم كه انگشت خودش را برای تعویض كانال به سمت ریموت نبرد. این نگاه من به كاری است كه انجام می‌دهم زیرا باید بگذاریم تماشاچی با لحظات ملودرام ارتباط بیشتری برقرار كند. خوشبختانه این سریال خطوطی را شكست كه قبلاً شكسته نمی‌شد.

وی در این گفتگو تاكید كرده بود: وقتی شما سریال تلویزیونی كار می‌كنید از بازیگر و كارگردان تا صدا و موسیقی وظیفه دارند كه برای جذابیت بیشتر هر چیزی كه در محدوده اختیارات دارند انجام بدهند. كسی اگر می‌خواهد ماهواره را ببیند حرف دیگری است ولی من وقتی وارد پروژه‌ای می‌شوم باید به بهترین شكل در قلب مخاطب عام نفوذ كنم. زمانی كه شما یك سریال در رسانه ملی كار می‌كنید باید تمام توان خود را برای جذابیت كار قرار بدهید. این از نویسنده و پشتیبانی تهیه كننده شروع می‌شود تا به هنر بازیگر و هماهنگی كارگردان می‌رسد. بعد به مرحله مونتاژ می رسیم كه اگر درخشان باشد طبیعتاً سایر اتفاقات پست پروداكشن هم دچار اتفاقات خوب می‌شوند.

همایونفر در بخش دیگری از این گفتگوی رسانه‌ای كه با رسانه «موسیقی ما» انجام داده بود، درباره غیبت چند ساله خود از تلویزیون قبل از ساخت موسیقی سریال «مادرانه» بیان كرد: در تلویزیون هم مشكلی كه از [چهار سال قبل] به این سمت اتفاق افتاد این بود كه در واقع كارهای من از تیتراژ یك برنامه تا یك تبلیغ تلویزیونی تا مستندی كه روح من از آن خبر ندارد پخش می‌شد. این مساله باعث خوشحالی است ولی وقتی سازمانی كه برایش بیست سال كار كرده‌ای به راحتی از موسیقی تو استفاده می‌كند و نمی‌توانید حرفی بزنید باعث می‌شود كه ترجیح بدهید دور باشید. برای سریال «مادرانه» با مهر و امضای شخصی خودم برگشتم یعنی اگر یك قیاس بفرمایید مردم بعد از مدت‌ها در تلویزیون موسیقی شنیدند. وقتی من می‌گویم بیست و نه سریال كار كردم یعنی این مدیا را خوب می‌شناسم. سریال‌هایی كه كار كردم كوچك نبودند و همه آنها رده «الف ویژه» یا «الف» داشتند. در آن دوره من اولین سریال‌های مناسبتی و تله فیلم‌ها را كار كردم. هنوز مردم یاد سریال «همسایه‌ها» و «پلیس جوان» و «صاحبدلان» هستند. با ابراهیم حاتمی كیا و یا سریال بزرگ «نردبان آسمان» به كارگردانی محمدحسین لطیفی را كار كردم. می‌خواهم بگویم كه این مدیا را می‌شناسم چون هنوز تیتراژی مثل «مرگ تدریجی یك رویا» به كارگردانی «فریدون جیرانی» مورد پسند مردم است.كارن همایونفر: وقتی من در تلویزیون كار می‌كنم وظیفه‌ام این است تا جایی كه می‌توانم تماشاچی را وادار كنم كه انگشت خودش را برای تعویض كانال به سمت ریموت نبرد. این نگاه من به كاری است كه انجام می‌دهم زیرا باید بگذاریم تماشاچی با لحظات ملودرام ارتباط بیشتری برقرار كند. خوشبختانه این سریال خطوطی را شكست كه قبلاً شكسته نمی‌شد كلاً ما سه چهار نفر از زمانی كه در تلویزیون كار نكردیم شما این افت كیفی را حداقل در بخش موسیقی می‌بینید البته این گفته من به جز چند چهره جوانی می‌شود كه الان فعال هستند و كارهای خوبی را ارائه می‌كنند. فكر می‌كنم با تغییراتی كه اتفاق افتاده و در آینده رخ می‌دهد نگرش نسبت به موسیقی متن سریالها یك مقدار جدی تر خواهد شد. امیدوارم آقایان خلعتبری و علیزاده و شهبازیان بیشتر بتوانند كار كنند چون این افراد موسیقی‌ها را می‌سازند. در مادرانه هم این اتفاق افتاد چون خسته شدم از بس همه مردم منتظر اتمام برنامه‌ها بودند تا بروند «حریم سلطان» ببینند! اتفاقاً یك مقدار تم موسیقی مادرانه را تركی كردم كه بگویم ما هم بلد هستیم!

وی درباره تفاوت ساخت موسیقی برای سریال‌های مناسبتی با ساخت ملودی برای ساخت سریال‌های دیگر و همچنین نحوه آشنایی‌اش با جواد افشار و سعید نعمت الله در سریال «مادرانه» گفته بود: طبیعتاً برای سریال عادی شما یك هفته وقت دارید كه به قسمت بعدی بپردازید اما سریال مناسبتی هر شب پخش می‌شود. مثلاً سریال مادرانه تا همین دیشب فیلمبرداری داشت و شما سی شب روی آنتن هستید و نمی‌توانید یك لحظه توقف داشته باشید. سختی كار مناسبتی همین است كه از ابتدا باید دقیق كار كنید تا از قبل برای سی شب برنامه داشته باشید. البته قرار بود در همین مدت من با آقای جواد افشار سریالی را كار كنم كه آقای جودی تهیه كننده آن بود ولی سر حرفم ایستادم و گفتم كه در تلویزیون كار نمی‌كنم. با آقای محمدرضا شفیعی هم دو فیلم سینمایی كار كرده بودم. درباره سعید نعمت الله هم باید بگویم خیلی با سعید نعمت الله آشنایی نداشتم ولی حمید نعمت الله دوست قدیمی من است. طبیعتاً برادر حمید نعمت الله نمی‌تواند بد باشد و وقتی به كارها و شكل دیالوگ نویسی وی رجوع كردم دیدم كه تكنیك بسیار مخاطب پسند بدون خروج از حوزه هنر را دارد. قصه‌های این شكلی و نوشتن و جمع كردن آن سخت است. فكر می‌كنم سعید نعمت الله یك موهبت برای تلویزیون است زیرا علاوه بر جوانی و انرژی از لایه‌هایی از آدم‌ها پرده برداری می‌كند كه بی نظیر است.

همایونفر درباره مواجهه مخاطبان با موسیقی یك اثر تلویزیونی مانند «مادرانه» هم بیان كرد: طبیعتاً هر مجموعه‌ای یك گروه مخاطب مشخص دارد. این سریال بر روی مسائل اجتماعی و خانوادگی هدف گذاری می‌كند. هم قشر جوان اهمیت دارد و هم قشر میان سالی كه الان در شرایطی به سر می‌برند كه عین واقعیت‌های زندگی آنها را در اطرافیان خود می‌بینیم. اما من نمی‌توانم بگویم كه این دو طیف اصلی مخاطبان را از لحاظ موسیقایی راضی كرده‌ام ولی سعی كردم احساسی كه نسبت به كاراكترها و قصه داشتم را بیان كنم و با توجه به بازتابی كه در جامعه می بی نم فكر می‌كنم موفق بوده است. زیرا همه این ملودی را می‌خوانند و به عنوان آهنگ پیشواز خود قرار داده‌اند!

وی در همین بخش از مصاحبه خود بود كه ضمن انتقاد از عملكرد اپراتورهای تلفن همراه برای استفاده از موسیقی‌های این آثار برای آهنگ پیشواز تصریح كرد: اینكه چه كسی این را به اپراتورهای تلفن داده است روح ما هم خبر ندارد. البته اپراتور روز اول تیتراژ ابتدایی را به قیمت 1,300 تومان فروخت و تیتراژ انتهایی كه آقای احسان خواجه امیری زحمت خواندن آن را كشیده بود را هم به مشتركان خود عرضه كردند. من اهل مادیات نیستم چون می‌توانستم از اپراتورهای تلفن شكایت كنم ولی اگر بخشی از درآمد آهنگ‌های پیشواز مادرانه را می‌گرفتم میلیاردر می‌شدم. همین اتفاقات آدم را ناراحت می‌كند و این بحثی هم كه در ابتدا در مورد تلویزیون داشتیم به همین مربوط است. دو مستند را چند وقت پیش می‌دیدم كه یكی درباره فراماسونری و دیگری درباره جنگ بود. خوشبختانه عوامل سازنده زحمت كشیده بودند كل آلبوم «سرانجام» بنده را بدون اینكه فاصله بین ترك‌ها و سكوت‌ها را حذف كنند كلاً روی فیلم گذاشته بودند.

این آهنگساز سینما در بخش دیگری از گفتگو بود كه در پاسخ به پرسشی مبنی بر استفاده آهنگساز از موسیقی ایرانی و تلفیق آن با سایر موسیقی‌ها گفت: نمی‌توانم بگویم وارد موسیقی ایرانی نشدیم. اتفاقاً یك بخش مهمی از این موسیقی در دستگاه «شور» و «دشتی» است اما نوع سازبندی به شكلی است كه شما احساس می‌كنید یك كار كلاسیك می‌شنوید ولی جنسی كه به شما القا می‌كند حس شرقی بودن را دارد. به دلیل اینكه سال‌ها در كشور تركیه زندگی كردم و درس خواندم اتفاقاً سعی كردم سایه‌هایی كه در سازهای زهی می‌آید یك مقدار عطف موسیقی آذری را بگیرد و یك جاهایی ایرانی بشود. اسم این فرآیند هم موسیقی تلفیقی نیست. موسیقی تلفیقی اصلاً یك بحث دیگری دارد. یك چیزی می‌خواهم بگویم كه شاید دوستان ناراحت شوند ولی موسیقی تلفیقی در كشور ما مثل نكتار چند میوه شده است! یعنی شما چند مزه را دارید ولی هیچ چیز مشخص نیست. موسیقی تلفیقی تعریف دیگری دارد و اینكه من یك ساز كلاسیك و یك ساز سنتی را تركیب می‌كنم اصلاً به معنای تلفیقی بودن موسیقی نیست.

به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال مادرانه از جمله آثار مهم و تاثیرگذاری حوزه تیتراژهاست كه می‌تواند به عنوان یكی از مهم‌ترین و شنیدنی‌ترین و خاطره ساز ترین ملودی‌ها در خاطره شنیداری ایرانیان باقی بماند.

مرتبط با این خبر

  • در تازه‌ترین كنسرت اركستر ملی چه گذشت؟

  • ضیافت سازهای ایرانی

  • «دلكوكِ» فصل بهار از 20 خرداد آغاز می‌شود

  • عثمان محمدپرست

  • برنامه كنسرت‌های لاكچری!

  • چند عیدانه در آغاز دهه ولایت

  • كیوان ساكت در تالار وحدت درخشید

  • كنسرت‌های علیرضا قربانی 4 شب دیگر تمدید شد

  • مهین زرین‌پنجه آهنگساز و نوازنده پیانو درگذشت

  • سرود «یك جمع مهربان» در استان فارس