display result search
وحید تاج خواننده موسیقی اصیل میگوید: یكی از خواستههای ما از مدیر جدید دفتر موسیقی مقابله با قانون پرداخت 10درصدی سهم فروش كنسرتهاست.
صادق چراغی آهنگساز هم معتقد است مدیری كه در موسیقی متخصص باشد، سلیقهای عمل میكند، پس بهتر است بیشتر مدیریت بداند تا موسیقی!
واكنشها به تغییر ناگهانی مدیر دفتر موسیقی/ خواستهها از مدیر جدید چیست؟
خبرگزاری فارس ـ گروه موسیقی ـ علیرضا سپهوند: علی ترابی مدیركل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سمت خود استعفا كرد و با پذیرش این استعفا از جانب وزیر ارشاد، روز دوشنبه 30 اردیبهشت حكم «محمد الهیاریفومنی» با عنوان مدیركل جدید صادر شد. این تغییر و البته بیتجربه بودن اللهیاری در حوزه موسیقی، مباحثی را میان فعالان و كارشناسان این حوزه مطرح كرده است.
از جمله اینكه آیا الهیاری با این وجود كه تخصصی در حوزه موسیقی ندارد، به واسطه تخصص در حوزه مدیریت، میتواند این حوزه را با دانش مدیریتی به خوبی پیش ببرد؟ ثانیاً توقع جامعه موسیقی از مدیریت جدید چیست؟
وحید تاج خواننده و كارشناس موسیقی در این باره میگوید: من آقای الهیاری را نمیشناسم اما آقای علی ترابی را به خوبی میشناسم و میدانم كه ایشان از زحمتكشان عرصه موسیقی هستند و نیز از مدیران خیلی خوب كه سالیان سال زحمت كشیدهاند، چه آن زمان كه در انجمن موسیقی بودند و چه در این دوره كه در دفتر موسیقی بودند اما به هر حال به یقین اگر استعفا دادهاند و جناب آقای الهیاری جانشین ایشان شدهاند آنهم نه به عنوان سرپرست كه به عنوان مدیركل منصوب شدهاند.
او معتقد است: آقای ترابی قطعا بخاطر اوضاع این روزهای موسیقی كه اوضاع خوبی هم نیست به تنگ آمدهاند و احتمالا یك روزی دلایل این اقدام را بیان خواهند كرد. امیدوارم شرایط موسیقی و فرهنگی كشور آنقدر خوب شود كه هیچ مدیری دلش نخواهد از سمتش استعفا دهد.
این خواننده تأكید میكند: انتظار ما هنرمندان از مدیرانی كه در عرصه موسیقی فعالیت میكنند این هست كه به هر حال به داد موسیقی این مملكت برسند. موسیقی ما متاسفانه اوضاع خوبی ندارد و هنرمندان در شرایط خوبی بهسر نمیبرند چه آنجا كه هنرشان را نمیتوانند ارائه كنند و چه آنجا كه موانع بیشماری بر سر راهشان هست. اخیرا هم كه باخبر شدیم كه گویا 10 درصد از سهم درآمد و فروش بلیت كنسرتها باید به خزانه دولت اختصاص یابد و این مساله اصلا جایی از توجیه ندارد. در شرایطی كه حرفهای ضد و نقیضی برای موسیقی عنوان میشود كه موسیقی اجرا شود یا نشود و مجوز كنسرت داده شود یا داده نشود.
تاج میگوید: من نمی دانم آیا این الان رواست كه 10 درصد از درآمد هنرمندان كم شود؟ در قبال چه چیزی؟ دولت چه خدماتی برای برگزاری كنسرتها به هنرمندها ارائه داده است كه الان بخواهد 10 درصد از آنها هم كم كند. شما به سوپرماركت میروید، یك جنس مطالبه میكنید و در ازای آن مبلغی میپردازید، حالا برای برگزاری كنسرت ما از دولت چه چیز یا چه خدماتی میگیریم كه الان به جای آن باید پول پرداخت كنیم؟ این مساله یكی از مشكلات و خواستههای ما از مدیر جدید دفتر موسیقی است و مشكلات عدیده دیگر حوزه موسیقی كه باید بنابر وظیفه خود بدانها رسیدگی كند.
بهمن بابازاده منتقد و فعال رسانهای هم معتقد است تغییرات اینچنین در دفتر موسیقی مسبوق به سابقه است، از جمله حذف پیروز ارجمند و قهر مقطعی محمدعلی خبری. او ادامه میدهد: اسفند ماه سال گذشته، 175 نفر از اهالی موسیقی كه آن موقع شرایط كاریشان را در خطر میدیدند در نامهای به وزیر ارشاد خواستند كه علی ترابی رئیس دفتر موسیقی شود. امروز ترابی در دفاع از اهالی موسیقی و قانون باورنكردنی اختصاص 10 درصد فروش كل كنسرتها به خزانه دولت، تغییر كرده است. دریغ از اعتراض یكی از آن 175 نفر!
بابازاده مدعی است: الهیاری با پیشینهای نه چندان تخصصی در موسیقی، جایگزینی نامناسب و غیركارشناسی برای ترابی است. از الهیاری نباید توقع آنچنانی داشت. او با سابقه مدیریت در حوزه كتاب و مدیریت در عرصه آموزش، شاید آخرین گزینه محتمل هم به نظر نمیرسید.
صادق چراغی آهنگساز و كارشناس موسیقی اما نظر متفاوتی دارد. او معتقد است مدیركل دفتر موسیقی متاسفانه اگر فرد متخصص در زمینه موسیقی باشد یك سری مشكلات دارد و اگر متخصص موسیقی نباشد یك سری مشكلات دیگر دارد ولی در مجموع تجربه نشان داده كه مدیركل دفتر موسیقی وزارت ارشاد اگر فردی باشد كه در حوزه موسیقی تخصصی نداشته باشد اما در امر مدیریت توانمند و متخصص باشد میتواند مفید و كارا باشد. من این دو مقوله را از هم جدا میدانم و به نظرم مدیر این مجموعه باید بیشتر دانش مدیریتی داشته باشد تا دانش موسیقایی.
او ادامه میدهد: بارها دیدهایم و مشخص شده كه مدیران موسیقی این مدیریت را پذیرفتهاند ولی بدترین كارنامه را از خود به جای گذاشتهاند. مدیری كه در موسیقی متخصص باشد، سلیقهای عمل میكند و همواره یك سری معترض وجود دارند. مثلا مدیری كه خود در حوزه موسیقی نواحی تخصص دارد، بیشتر به مشكلات حوزه خود واقف است و خواسته و ناخواسته در آن حوزه بیشتر كار میكند و در حوزههای موسیقی اصیل و كلاسیك و پاپ كمتر فعالیت میكند و با مشكلات و نارضایتیهای فراوان مواجه میشود. مدیر متخصص موسیقی نمیتواند فراگیر عمل كند. یكی به موسیقی پاپ اهمیت میدهد دیگری به كلاسیك و آن یكی به موسیقی ردیف دستگاهی. همیشه آرزو میكردم فردی این مسولیت را بپذیرد كه مدیریت بلد باشد.
چراغی دربار توقعاتی كه از اللهیاری میرود، متذكر میشود: بلافاصله نمیتوان با قطعیت در مورد مدیر جدید صحبت كرد و نظر داد و آینده و خدمات او، سطح اجراییاش را نشان خواهد داد. و باز هم میگویم كه اگر مدیریت بداند و در تعامل با دیگر ارگانها و سلسله مراتب و هماهنگیها كارایی داشته باشد موفقتر از یك مدیر متخصص در رشته موسیقی خواهد بود.
انتهای پیام/