با حاشیه‌های انتشار آلبوم «افسانه چشم‌هایت» و برآورده نشدن انتظار مخاطبین از قطعات آلبوم و عدم گیرایی ملودی‌ها كه بیشتر حالتی آوازگونه دارند،

افسانه چشم‌هایت به رخ كشیدن توان دو خواننده و دیگر هیچ!
با حاشیه‌های انتشار آلبوم «افسانه چشم‌هایت» و برآورده نشدن انتظار مخاطبین از قطعات آلبوم و عدم گیرایی ملودی‌ها كه بیشتر حالتی آوازگونه دارند، عدم رضایت مخاطبین از آلبوم به اوج خود رسید و باعث شد در همین ابتدای كار این آلبوم به عنوان اثری ناموفق قلمداد شود.

«افسانه چشم‌هایت» به رخ كشیدن توان دو خواننده و دیگر هیچ!
آلبوم مشترك همایون شجریان و علیرضا قربانی به نام «افسانه چشم‌هایت» با آهنگسازی مهیار علیزاده روز 19 آبان‌ماه 1398، بعد از پنج سال منتشر شد. نخستین خبر درباره تولید این آلبوم توسط مهریار علیزاده در مردادماه سال 93 منتشر شده بود. در آن روزها علیزاده زمان مشخصی برای انتشار این آلبوم اعلام نكرده بود، اما گفته بود كه ضبط آن به پایان رسیده و در مراحل میكس قرار دارد.





در فاصله پنج‌ساله تولید تا انتشار آلبوم افسانه چشم‌هایت، حواشی زیادی متوجه این اثر شد. فراز و فرودهایی كه هركدام چندین روز این آلبوم را در صدر اخبار قرار داد. مهم‌ترین و تلخ‌ترین مشكلی كه برای این آلبوم پیش آمد اتفاقی بود كه برای یكی از اشعار آلبوم افتاد. شعری كه به نام ابتهاج ساخته و خوانده شده بود ولی دختر آقای ابتهاج اعلام كرد كه این شعر به جز چند بیت، متعلق به پدرش نیست. این اتفاق تأسف‌بار برای آلبوم یك خواننده پاپ یا یك خواننده تازه‌كار نیفتاده، آلبوم «افسانه چشم‌هایت» محصول دو خواننده مطرح و آهنگسازی نسبتا موفق است كه متأسفانه در انتخاب اشعار آن به اندازه كافی دقت نشده است.

در ادامه نقدی بر تك تك قطعات این آلبوم با شرح علمی به زبان ساده آمده است كه امید می‌رود در درك بهتر نقد آثار هنری كه بی‌شك پایه خلاقیت محسوب می‌شود، راهگشا باشد:



1- قطعه «افسانه چشم‌هایت»

این قطعه با مدت زمان 7 دقیقه به آهنگسازی و تنظیم «مهیار علیزاده» و خوانندگی «همایون شجریان» و «علیرضا قربانی» اثری‌ست كه حسرتی برای اهل فن محسوب می‌شود كه اینهمه توانمندی دو خواننده را چه می‌شود در این قطعه و چه‌ها كه نمی‌توانست برآید از حنجره‌شان. اولین نكته‌ای كه این قطعه از دیدگاه دو شنونده عام و خاص در ذهن متبادر می‌سازد این است كه چرا آهنگساز تا بدین حد بر خوانش كلام در این كوك و گام بالا اصرار داشته است چراكه از جنبه زیبایی‌شناختی و احساسی و عاطفی حداقل نتیجه از حداكثر نیرو و توان دو خواننده بدست می‌آید. تنها در بخش‌هایی كه خواننده‌ها در «مید رِنج»(حد میانه) یا نت‌های میانی یا حتی نزدیك به بم خوانده‌اند احساسشان بهتر به شنونده منتقل می‌شود.

از ابتدای اورتور آهنگ در گام مینور(گام كوچك) با جملاتی آرام و روح‌نواز از پیانو بر بستری از اكمپانیمان(همراهی كننده) استرینگ(سازهای زهی) شنونده را درگیر می‌سازد و این روند تا ثانیه 45 با صدای علیرضا قربانی كه می‌گوید «می‌روم تا كه فراموش كنم چشم تورا» ...ادامه می‌یابد و شنونده این صدا را در تداوم اورتور می‌پذیرد و حسش به نوعی قطع نمی‌شود، چهار مصرع ابتداعی با همین حس جاری می‌شود بعد دوباره موتیف تكرار شونده پیانو و اكمپانیمان استرینگ و به یكباره موتیف‌ها به سمت نت‌های كروماتیك (تمام نت‌های پرده و نیم پرده) بسط داده می‌شود و با چند نت ساز «ابوا» همایون شجریان در حالتی نچندان دلچسب به میان می‌آید با مایه‌ای از آواز اصفهان كه مبتنی برا گام بیس اصلی زمینه مینور طراحی شده اما نت‌های كروماتیك از زیبایی نغمات اصفهان همایون كاسته‌اند اما با تداوم خوانش مصرع دوم «تا بسوزم و كنم خاك، غزل‌های تورا» كه خواننده مجددا به نت شاهد اشاره می‌كند همچنان شنونده درگیر كلام می‌شود. و اما از مصرع بعد كه «تو حریقی و خزان بود كه پایان من است» به یكباره از واژه‌های «تو حریقی و خزان...» از نت پایه به یكباره به شش پرده بالاتر اشاره می‌كند و شنونده كه در حالتی آرام و تغزلی در حال دنبال كردن صدایی نرم و روان و در عین حال حجیم است به یكباره با پرش و تَشَر خواننده به شش پرده بالاتر با صدایی باریك شده كه تمام رنگ و زنگ و زیبایی خود را وامی‌نهد گُرخیده می‌شود كه اینجا این ذوق آهنگساز نه لطفی به خواننده می‌كند نه به شنونده كه او از بهر نتی در اوج باید آنچنان فشاری برای كوك و تیون خواندن فواصل متحمل شود و شنونده كه كوچك‌ترین احساس مضاعفی ازین تغییر مُد( تغییر گام) دریافت نمی‌كند.

روند ملودیك و نمودار بخش این كلام در مصرع‌ «سوگ باران و بهاران همه آواز من است» به خواست آهنگساز باز به سمت «های رِنج» (نت‌های زیر و بالا) رفته و خواننده تا اكتاو بعدی را به سختی كه كاملا برای هر شنونده‌ای محسوس است، می‌خواند. متاسفانه این اوج‌خوانی آنچنان احساسی در شنونده برنمی‌انگیزاند و حیف و صد حیف اگر حتی یك پرده پایین‌تر خوانده می‌شد، زیبایی‌های صدای دو خواننده توانمند و نیز زحمت‌هایی كه آهنگساز و تنظیم‌كننده كشیده بهتر دیده و شنیده می‌شد.

چراكه در بحث اصول صوت در موسیقی هرچه سرعت و كوك بالاتر می‌رود در ساز سونه‌ریته(جنس و لطافت و زیبایی صدای ساز) ضعیف‌تر می‌شود و در ووكال نیز رنگ و جنس صدا اُفت شدید كیفیت می‌یابد ازینرو انتخاب گام مناسب از مهم‌ترین و اساسی‌ترین اركان آهنگسازی بویژه در موسیقی اركسترال فیوژن(تلفیقی) ایرانی محسوب می‌شود.

چه بسا در اركسترها و آنسامبل‌های غیر ایرانی حتی از صدای جیغ خواننده استفاده شود یا در برخی شعبات ژانرهای موسیقایی «جَز» و «بلوز» صدای سازها تا نت‌هایی بسیار بالا استفاده شود كه آن موسیقی با توجه با موضوع و فرهنگ و عناصر بنیادی آن نوع موسیقی‌ها توجیح‌پذیر باشد یا در شاخه‌هایی از موسیقی‌های بومیان آفریقا صدای جیغ خواننده استفاده شود كه حتما جنبه كاربردی و نوع نگاه پراگماتیستیك(عمل‌گرایانه) همراه با رقص مردان ماسك‌پوش اینگونه هنرها و فرهنگ‌ها باشد.

نكته آخر اینكه دو خواننده این قطعه را با تمام توان خود خوانده‌اند هرچند بهره از كوك بسیار بالا اجازه مانور و اجرای تكنیك‌های روح‌بخش را آنچنان كه شنونده بپسندد از آنان صلب كرده است.

متاسفانه با این جود كه این قطعه هم بخش متوسط و بم دارد اما بخش‌های اوج آن بسیار بیشتر بوده و از همه مهمتر اینكه «افسانه چشم‌هایت» از وجود «لایت موتیفی»(خط اصلی ملودی) گیرا رنج می‌برد. خط ملودی كه پس از چند میزان و چند مصرع شنونده را با خود درگیر كند و شنونده باز دنبال شنیدن كوروس(تكرارهای متناوب بخشی از كلام) و ترجیع‌بندهای جذاب باشد كه متاسفانه تا آخر قطعه خبری از آن نیست.



2- قطعه «پریشان خیال»

این قطعه با مدت زمان 9 دقیقه و 15 ثانیه به آهنگسازی و تنظیم «مهیار علیزاده» و خوانندگی همایون شجریان و علیرضا قربانی بر روی شعری از «نیما یوشیج» خلق شده است.

این قطعه از همان میزان‌های ابتدایی زیبا آغاز می‌شود. صدای كلارینت و ابوا و زهی‌هایی كه سایه‌وار «واریاسیون‌ها»(تغییرات ملودی، هارمونی و كنترپوانی) را اجرا می‌كنند و در ادامه چند میزان كوتاه صدای بسیار به‌جا استفاده شده «فرنچ هورن»(سازی بادی برنجی) بر بستری از هارمونی و كنترپوئن(صداهایی متفاوت و در هم تنیده و در عین حال موازی با هم كه دارای تجانس و همخوانی بوده و به گوش خوشایند می‌آید) شنونده را جذب می‌كند و كورال(همخوانان) كه به زیبایی به میان می‌آید. ویژگی كورال این قطعه این است كه هم اعضای گروه كر به خوبی كار خود را انجام داده‌اند هم تنظیم‌كننده با بهره از نت‌های كششی و بم «ویلنسل» و «كنترباس» حجمی كم‌نظیر به آن بخشیده است كه مخاطب را درگیر می‌كند. به نوعی در تنظیم این قطعه از تراكم خلوت میزان‌های اول به تراكم و حجم بالای صداها در دقیقه 2 می‌رسیم.

این اُورتور(مقدمه سازی) در نوع خود بسیار طولانی است چراكه خواننده(همایون شجریان) تازه در دقیقه 2 و ثانیه 57 به میان می‌آید. اما آنچنان خوب طراحی شده كه شنونده را دلزده نمی‌كند. خواننده هم در مید رنج(گام متوسط) به میان می‌آید و با احساس و تكنیكی مسلط شعر نیما را می‌خواند. البته بخش كلام این قطعه بیشتر بر جنبه آوازی استوار بوده و از ریتمی خاص پیروی نمی‌كند كه بیشتر بواسطه نوع شعر نیمایی نیماست.

در دقیقه 5 علیرضا قربانی به یكباره به میان می‌آید. او نیز همچون همایون به خوانش آوازگونه كلام می‌پردازد و با احساسی بسیار زیبا و با صدایی زلال و شفاف یك به یك حق واژگان را از جنبه بار عاطفی بیان می‌دارد.

متاسفانه حتی سیر آوازی این قطعه دارای پراكندگی بوده و از نمودار و سیاقی احساسی عاطفی و «ردیفی»(مبتنی بر گوشه‌ها و نغمات موسیقی اصیل ایرانی) تبعیت نمی‌كند و نوعی تردید در كلام جاری‌ست.

در دقیقه 7 ثانیه 2 آنجا كه قربانی می‌خواند «من بر آن موجِ آشفته دیدم»...همایون شجریان در دقیقه7 ثانیه 11 در «یك اكتاو»(هشت نُت) بالاتر با خوانش مصرع «اما من سوی گلعذاری رسیدم» آنچنان با قدرت تمام نت‌های نزدیك به سوپرانو(صدای بسیار زیر كه بیشتر در گنجایش حنجره بانوان است) را می‌خواند كه حرفی در خوانندگی در پیچیده‌ترین سطحش را بجا نمی‌گذارد. قربانی نیز در مصرع بعدی در همین گام به همایون می‌پیوندند و شاید بتوان گفت با صدایی حجیم‌تر همین نت‌های اوج را با «تحریرهایی»(چه‌چه) واضح می‌خواند كه بسیار كاری دشوار است.

بی‌شك اینچنین خوانش‌هایی كلاسی آموزشی حتی برای خوانندگان حرفه‌ای خواهد بود كه می‌توانند با بهره از آن بر ارتقاء سطح قابلیت و توانمندی خود بیافزایند و از تكنیك‌های «تحریر» «غُنه» «نفس‌گیری» و «صداسازی» بهره ببرند.

از دقیقه 8 به بعد كلام تمام می‌شود و در این قطعه شاهد «كادانسی»(بخش تمام كننده قطعه) از جنس همان سازهای اورتور اول هستیم كه «فرنچ هورن» در میان آن‌ها بر بستری از سازهای زهی خودنمایی می‌كند و در اینجا اركستری كه در بالاترین سطح بسط و گسترش داده شده بود همچون طوفانی به تدریج به آرامی می‌گراید و طی میزان‌های بعدی از حجم اركستر كاسته می‌شود و با بافتی همچون نقطه آغاز با چند ساز و با بهره از «پَد‌ها»(صداهای كشیده سازهای زهی) و «پدال‌های»* متناوب به پایان می‌انجامد. البته در برخی میزان‌ها پدال‌ها با آكوردهای نامطبوع متوالی همراه می‌شود كه نباید از توالی آكوردهای نامطبوع موازی با پدال استفاده شود.

پ.ن:نت پدال نتی هست كه معمولا در باس استفاده میشود و معمولا نت تونیك گام و یا فاصله پنجم است كه
در چند میزان نگه داشته میشود ولی آكورها بالای آن به حركت خود ادامه میدهند.



3- قطعه «حیرانی»

متاسفانه این قطعه هم شدیدا از بهره از «موتیف‌های»(كوچك‌ترین واحد دارای مفهوم در موسیقی) تكراری كه حتی در قطعات مجاور خود استفاده شده رنج می‌برد و همان تم به یكباره اوج خواندن دو خواننده در آن مشهود است. هرچند كمی از نظر تنظیم و «اركستراسیون»(سازبندی) با دیگر قطعات تفاوت دارد لیكن این قطعه حرفی برای گفتن ندارد چراكه نمودار مشخصی از «لایت موتیف»(خط اصلی ملودی) را دنبال نمی‌كند و از یك كوروس و ترجیع‌بند گیرا رنج می‌برد. این اثر نیز با شعر نیما و آنهمه زیبایی در كلام تنها به كشش‌های موجود در ذات واژگان بسنده شده و آهنگسازی خاصی روی این كلام صورت نگرفته و گویی آهنگساز هرآنچه را از وزن و بحر عروضی عبارات گرفته را بر قالبی ملودیك مونتاژ كرده است.



4- قطعه «افسوس»

این قطعه تمام به خوانندگی علیرضا قربانی اجرا شده است. خواننده تمام تلاش خود را كرده و هرآنچه كه از تكنیك و احساس داشته را درمیان گذاشته اما ملودی و آهنگسازی و تنظیم سست قطعه با صدای او همراه نیست و ملودی كلام در بسیاری از بخش‌ها به هیچ وجه بار عاطفی واژگان را بیان نمی‌كند. برای نمونه آنجا كه شاعر می‌گوید «مگر این غم ز سرم دور شود. ولی انگار نشد. بگو ای دوست چرا دور نشد؟» این مفهوم باید از ملودی‌ای بهره ببرد كه با تمام وجود بازگو كننده اوج غم این كلام باشد و نیست.



5- قطعه «بی‌خوابی»

بی‌شك این قطعه از یكی از بهترین كلام‌های این آلبوم بهره می‌برد چراكه شعر «مهدی اخوان‌ثالث» كاملا شعریست كه می‌تواند بهترین ملودی برایش ساخته شود. این اثر نیز اثری متوسط بوده و حرف خاصی برای گفتن ندارد و به مراتب می‌توانست بهتر ازین ساخته شود و برخی مصرع‌ها و عبارات این كلام همچون «به دیدارم بیا هر شب...» می‌توانست بهترین ملودی تكرار شونده را داشته باشد تا مخاطب تمایل به شنیدن مكرر آن داشته باشد.



6- قطعه «به تماشای نگاهت»

این قطعه بسیار زیبا با كلام همایون شجریان و بدون اورتور آغازین شروع می‌شود و در دم شنونده را مسحور خود می‌دارد آنهم مایه اصفهان كه همایون به غمگنانه‌ترین شكل ممكن آن را می‌خواند.

آهنگسازی یا بهتر بگوییم ملودی سازی این قطعه نیز دقیقا بر اساس وزن و بحر عروضی خود شعر خلق شده و چنانچه هرجای این اثر هجابندی شود تنها بحر «فعلاتُن فعلاتُن فعلاتُن» دیده و شنیده می‌شود و این شیوه سریع‌ترین و راحت‌ترین راه برای خلق یك ملودی است. در صورتیكه آهنگ باید دارای مشخصه‌های دیگری نیز باشد كه مهم‌ترین آن بخصوص در شرایط امروز بهره از یك لایت موتیف جذاب و گیراست كه شنونده را درگیر كرده و او را مشتاق به شنیدن مجدد و حتی زمزمه كردن و یادگرفتن آن كند.

متاسفانه اینچنین آثاری فاقد این ویژگی هستند و چنانچه تمام آهنگسازان و موزیسین‌ها ویژگی‌های علمی و خط‌كشی شده اثری را درست و بدون ایراد تشخیص بدهند لیكن آن اثر نزد شنونده بازخورد نداشته باشد، اثر ناموفق محسوب خواهد شد.



7- قطعه «درد مشترك1»

این قطعه نیز همچون قطعه دوم آلبوم با كورال(همخوانی) آغاز می‌شود. پس از آن قربانی به میان می‌آید و می‌خواند «قصه نیستم كه بگویی..». این نوع ملودی كلام به هیچ عنوان نمی‌تواند لحن و مفهوم این شعر احمد شاملو را منتقل كند و بین بار عاطفی احساسی مفهومی واژگان و آنچه كه برای این شعر تصنیف شده فاصله بسیار است و نمی‌توان برای كلامی اجتماعی موسیقی‌ای تغزلی تصنیف كرد.

البته فضای كورال و آرشه‌های كشیده ویلنسل و «كنترباس»(ساز زهی بم اركستر سمفونیك) فضایی نزدیك‌تر به مفهوم شعر القاء می‌كند اما ملودی كلام خواننده از مفهوم شعر دور است.

البته علیرضا قربانی هرآنچه كه به او محول شده در این قطعه را به خوبی به اجرا گذاشته و بهتر از این نمی‌توان انتظار داشت لیكن كُلیّت اثر و دیدگاهی كه در پس تصنیف این اثر قرار دارد دارای مشكل فنی‌ست.





8- قطعه «درد مشترك2»

این قطعه در ادامه قطعه شماره یك بر روی شعر معروف «احمد شاملو» و به خوانندگی همایون شجریان ساخته شده است. این اثر نیز با آهنگسازی و تنظیمی مشابه «درد مشترك1» ساخته شده است. لیكن اینجا كورال نمود بهتری دارد و حس اثر را به مفهوم چند لایه‌ای شعر شاملو نزدیك‌تر می‌سازد.

جالب اینكه از دقیقه یك كلام تمام می‌شود و حجم متراكم اركستر به تدریج كاسته شده و گفتگوی اُبوا، ویلن و پیانو شروع می‌شود و ویلن در این میان بیش از دو ساز دیگر حضور دارد و اركستر خالی شده و اثر با نت‌های ویلن و پیانو خاتمه می‌یابد.





9- قطعه «درد مشترك3»

این قطعه نیز هم چون درد مشترك یك و دو با كلام و بدون اورتور اولیه آغاز می‌شود اما در این قطعه همایون شجریان و علیرضا قربانی تنیده در هم آواز می‌خوانند. پس از دقیقه اول با چند «استكاتوی»(حركت مقطع) آرشه‌های سازهای زهی به یكباره كورالی(همخوان) حجیم به میان می‌آید و پس از 30 ثانیه در اوج تراكم به یكباره و بدون «كادانس»(بخش تمام كننده قطعه) تمام می‌شود.





10- قطعه «بی‌قرار»

این قطعه با اُورتوری بسیار زیبا و «آكوردهای»( اجرای هم‌زمانِ چند صدا یا نُت) دیوان كه در آن ریتم و سازهای كوبه‌ای ایرانی نمودی برجسته دارند آغاز می‌شود. تنظیم این قطعه با تمام دیگر قطعات آلبوم تفاوت دارد و می‌توان آن را یكی از بهترین تنظیم‌ها و اركستراسیون‌های این آلبوم نامید.

آنجا كه علیرضا قربانی می‌خواند «من با صدای تو می‌خوانم» و همایون شجریان در جواب می‌خواند «من در هوای تو می‌رقصم» این بخش بی‌شك زیباترین و گیراترین بخش تمام آلبوم «افسانه چشم‌هایت» محسوب می‌شود. چراكه دارای تمام آن شرایط و مختصاتی‌ست كه نبود آن را در قطعات پیشین برشمردیم.

بهره از تنظیم درست و استفاده از پدِ بم و یكدست و غیر شلوغ در زیر صدای این دو خواننده باعث جلوه‌گر شدن و زلال شدن خوانش آن‌ها شده است، پس از چند میزان به یكباره آنجا كه حس شنونده می‌طلبد، كوبه‌ای‌ها به همراه بخش‌های دیگر اركستر بالا آمده و نمود می‌یابند.

بهره از ساز دیوان به جذابیت این قطعه افزوده و ضربِ دست‌های پُر نوازنده به همراه چیدمان جذاب كوبه‌ای‌ها و «بِیسی»(صدای بمِ بم) قوی كه سرضرب‌ها را بسیار كوبنده‌تر و گیراتر كرده، همه بر جذابیت این اثر افزوده است.

البته این اثر نیز از جنبه كلام خوانندگان بیشتر جنبه آوازگونه دارد لیكن ویژگی‌های مثبت این قطعه باعث شده كه نواقص آن كمتر حس شوند.



در مجموع آلبوم «افسانه چشم‌هایت» اثری متوسط است كه در آن سطحی كه به مخاطبان مژده شنیدن اثری كم‌نظیر و آنچنانی داده شده بود را برآورده نمی‌كند. در این شكی نیست كه هر مخاطبی كه هر دو خواننده توانمند ایرانی را می‌شناسد انتظار كاری مشترك در سطحی بسیار بالا را دارد و همین تا پیش از این كه آلبوم منتشر شود در فضای مجازی و شبكه‌های اجتماعی در جریان بود و به جهت توانمندی دو خواننده می‌توانست اینچنین خواستی محقق شود اما نشد!

متاسفانه با وجود اشعار بسیار خوب این آلبوم لیكن بهره خوبی از آن‌ها گرفته نشد و آهنگساز نتوانسته بود در حد و اندازه كلام آهنگسازی كند و بیشتر روی توانایی و تكنیك و اوج‌خوانی دو خواننده مانور داده كه بلافاصله شنونده پس از شنیدن قطعه اول ازین روند دلزده می‌شود.

بخصوص ماجرای طولانی شدن انتشار این اثر پس از 5 سال، همه را مشتاق و تشنه شنیدنش كرده بود. در مورد كیفیت آلبوم هم بسیار تبلیغ شده بود و همه انتظار آلبومی كم‌نظیر را داشتند و همین انتظارها را بسیار فراتر از حد واقعیت برده بود. بخصوص اینكه آهنگساز اعلام كرده بود كه اركستر این آلبوم دو بخش بوده یكی اركستری كاملا خارجی از پراگ و دیگری اركستر داخلی و اینكه بسیار روی تك تك قطعات چالش داشته است. همه این‌ها به مرور انتظارات مخاطبین را بالا و بالاتر می‌برد.

مع‌الاسف، بعد كه آلبوم منتشر شد تقریبا قالب بازخوردها به آن یا منفی بود یا معمولی و موردی از اقبال بخشی از جامعه مخاطب به این اثر دیده یا شنیده نشد.

چند مورد هم برای این آلبوم پیش آمد كه نتیجه منفی برای این اثر و خالقانش به همراه داشت. اولین مساله مربوط به مكان ویدیویی بود كه برای تبلیغ آلبوم منتشر شد و اینگونه بود كه مساله «ایران مال» نقل محافل مجازی شد. مورد بعدی كه از نظر كارشناسی واقعا مایه بهت آهنگسازان و موزیسین‌ها شد مساله شعر ابتهاج بود كه آهنگساز، شعری دستكاری شده و كاسته و افزوده شده از چند شاعر را ندانسته به نام «سایه» آهنگسازی كرده بود و دو خواننده نیز آن اثر را خوانده بودند و بعد مشخص شد كه این شعر چند پاره بوده و تنها بخشی از آن متعلق به ابتهاج است.

این دو مساله مهم كه تاثیری منفی و مستقیم بر آلبوم گذاشت با انتشار آلبوم و برآورده نشدن انتظار مخاطبین از قطعات آلبوم و عدم گیرایی ملودی‌ها كه بیشتر حالتی آوازگونه دارند، به اوج خود رسید و باعث شد در همین ابتدای كار این آلبوم به عنوان اثری ناموفق قلمداد شود.

همایون شجریان و علیرضا قربانی بی‌شك در زمره توانمندترین خواننده‌های موسیقی كلاسیك ایرانی هستند و هر دو با توانایی‌های خاص، آثاری ماندگار خلق كرده‌اند. یقینا مخاطبین این دو خواننده از همین حالا منتظر خلق اثری مشترك از این دو خواننده خواهند بود. اثری كه اقناع‌ كننده تمام انتظارات شنوندگان از این دو هنرمند باشد.

مرتبط با این خبر

  • در تازه‌ترین كنسرت اركستر ملی چه گذشت؟

  • ضیافت سازهای ایرانی

  • «دلكوكِ» فصل بهار از 20 خرداد آغاز می‌شود

  • عثمان محمدپرست

  • برنامه كنسرت‌های لاكچری!

  • چند عیدانه در آغاز دهه ولایت

  • كیوان ساكت در تالار وحدت درخشید

  • كنسرت‌های علیرضا قربانی 4 شب دیگر تمدید شد

  • مهین زرین‌پنجه آهنگساز و نوازنده پیانو درگذشت

  • سرود «یك جمع مهربان» در استان فارس