display result search
حضرت رقیه بنتالحسین (س) یكی از دختران سه ساله امام حسین علیهالسلام بود كه در واقعه عاشورا حضور داشت. درباره سن دقیق ایشان كه بین سه تا پنج سال ذكر شده اجماع تاریخی نیست اما اكثر منابع، حضرت رقیه را دختری خردسال میدانند كه عشق پدر را محور زندگی كوتاه خود قرار داده بود.
حضرت رقیه (س) در طول حادثه عاشورا در كربلا همراه دیگر زنان و كودكان اهل بیت (ع) شاهد صحنههای تلخ شهادت پدر و یارانش بود. پس از عاشورا، وی همراه اسرای واقعه كربلا به اسارت درآمد و مسیر تلخ و طاقتفرسایی تا كوفه و شام را پشت سر گذاشت.
در تاریخ نقل شده كه پس از ورود كاروان اسرا به شام و اقامت كوتاه ایشان در خرابهای كنار قصر یزید، حضرت رقیه (س) هر شب در غم دوری از پدر میگریست. شبی از اشقیای كربلا پدرش را خواست (و یا خواب او را دید)، آنان به نیت خاموشكردن صدای گریه، سر مطهر امام حسین (ع) را به خرابه آوردند. حضرت رقیه (س) با مشاهده سر بریده پدر، بیتابی كرد و ساعتی بعد، در همان خرابه، جان عزیز خود را به دیدار پدر سپرد.
بر همین اساس همزمان با فرا رسیدن ایام شهادت دردانه امام حسین (س) نماهنگ «جای تو تو بغل من بود» با نوای عبدالرضا هلالی تقدیم مخاطبان میشود:
جای تو تو بغل من بود
نه زیر دست و پای دشمن
سنگ و خیزرون و نیزهها
همه بوسیدنت به جز من
دست تقدیر رو ببین بابا
چجوری منو به تو دوخته
همه چیم رفته به تو حتی
موهامم مثل موهات سوخته
حتی ابروهام ترك لب هام
همه ی زخمام همه چی كبود شد
تك تك روزام بی تو من تنهام
همه رؤیا هام تو كه رفتی دود شد
اصلاً دیدی دخترت مثل مادرت
قدش خم شده
موهامو شونه نزن
میترسم بفهمی كه كم شده
نازمو نمی كشن اما معجر دخترت رو می كشن
منو با خودت ببر لطفاً اینا منو دارن می كشن
بگو این طناب پاهاشو از روی گلوم برداره
روزگارمو سیاه كردن واسه ی یك جفت گوشواره
ساكتو سردم من پر دردم دیگه دق كردم
باورت نمیشه
حالمو پرسید گریه هامو دید
هی بهم خندید این فقط یكیشه
بغل واكن واسه من
بابایی بغل
من خسته شدم منو نازم كن یكم
از بس كه منو زدن خسته شدم